یه دخترشاد
یکشنبه 89 آبان 23 :: 1:16 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
عشق را واردکلام کنیم تابه هر عابری سلام کنیموبه هرچهره ای تبسم داشت،ما به آن چهره احترام کنیم،زندگی در سلام وپاسخ دوست،عمر صرف این پیام کنیم،عابری شاید عاشقی باشد،پس به هر عابری سلام کنیم.موضوع مطلب : جمعه 89 آبان 21 :: 8:51 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
یکی میپرسداندوه توازچیست؟سبب سازسکوت مبهمت کیست؟برایش صادقانه مینویسم برای آنکه باید باشدونیستموضوع مطلب : پنج شنبه 89 آبان 20 :: 11:39 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
سهم من از دوری تو چیزی جز دلتنگی به اندازه ی دریاها،نگاهی تاریک همچون شبهای بدون مهتاب ولحظه هایی که ثانیه به ثانیه میگذرند نیست.پس ای دوست بشنو صدای دلتنگی مرا...موضوع مطلب : پنج شنبه 89 آبان 20 :: 4:37 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
اگر در صحنه ی زندگی به ناگه یکی از تارهای سازت پاره شد.آهنگ زندگی را چنان ادامه بده که هیچکس نداند به تو چه گذشته استموضوع مطلب : پنج شنبه 89 آبان 20 :: 2:54 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
گاهی آنقدر غرق در آرزوهایت هستی که.....فراموش میکنی خودت آرزوی کسی هستی!موضوع مطلب : پنج شنبه 89 آبان 20 :: 2:51 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
باز در کلبه ی تنهایی خویش،عکس روی تو مرا ا بری کرد،عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشمان مرا جاری کردموضوع مطلب : پنج شنبه 89 آبان 20 :: 2:45 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
گفتی که دنیاراپرازغم دوست داری،پس مطمئن هستم مراهم دوست داری،با این همه تکلیف را روشن کن ای دوست،بامن بگو،آیامراهم دوست داری؟لب میزنی یا حرف؟ آهسته میگفتی شنیدم!دوستم داری!موضوع مطلب : |
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 128304
|