یه دخترشاد
جمعه 89 دی 17 :: 10:39 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
من پذیرفتم شکست خویش راپندهای عقل دوراندیش را،من پذیرفتم که عشق افسانه است،این دل دور آشنا دیوانه است،میروم از رفتن من شادباش،ازعذاب دیدنم آزادباش،گرچه تو تنهاتر از من میروی،آرزو دارم که عاشقتر رویموضوع مطلب : پنج شنبه 89 دی 16 :: 10:47 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
فراموش کردن دوستان بزرگ،لطمه زدن به قانون خاطره هاست.موضوع مطلب : یکشنبه 89 آذر 28 :: 12:5 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
گاهی وقتا باید رفت حتی اگر مقصدی نباشدهدف................................رفتن نیست،دور شدن از اینجاست!موضوع مطلب : سه شنبه 89 آذر 23 :: 11:11 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
وقتی تنهاییم دنبال یه دوست میگردیم.وقتی پیداش کردیم دنبال عیبهاش میگردیموقتی ازدستش دادیم دنبال خاطره هاش میگردیم...موضوع مطلب : پنج شنبه 89 آذر 18 :: 6:32 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
سهم من ازآسمان شدیک تماشاپنجره*خلوتم راباغزل پرمیکنم تاپنجره*چشم من درانتظار دیدن توپیرشد*بس که امشب میکنداین پا وآن پا پنجره*جاده هم انگاریک مقدارکش آورده است*ازنگاهم دور میشدبی محابا،پنجره*بیحضور مهربانت بایگانی میشود*خاطرات موج،ساحل،صخره،دریا، پنجره*گرچه عمری همنشین آسمان بودم دریغ*سهم من از آسمان شدیک تماشاپنجرهموضوع مطلب : چهارشنبه 89 آذر 17 :: 12:30 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبه جاش یه زخم همیشگی هدیه داد زل بزنیوبه جای این که لبریز کینه ونفرت بشی حس کنی هنوزم دوستش داریچقدر سخته!دلت بخواد سرتو باز به دیوار کسی تکیه بدی که یه بار زیر آوار وجودش همه ی وجودت له شدهچقدر سخته!تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی به جز سلام نتونی بهش بگی .چقدر سخته!وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی،تا نفهمه فهمیدن دوستش داری،چقدرسخته!گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی وهزار بار تو خودت بشکنیواونوقت آروم زیر لب بگیگل من باغچه ی نو مبارکموضوع مطلب : پنج شنبه 89 آذر 11 :: 9:19 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
از صمیم قلب عشق بورز ممکن است کمی لطمه ببینی، اماتنها راه استفاده بهینه ازحیات همین است. موضوع مطلب : |
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 131960
|