|
یه دخترشاد
دوشنبه 90 خرداد 2 :: 1:1 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
وآغوشت گرمترین جایی برای زیستن
دوستت دارم مادر موضوع مطلب : پنج شنبه 90 اردیبهشت 29 :: 12:0 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
نمیتونم خنده کنم دلم رو از خوشی آکنده کنم..........آخه تنهام! آخه تنهام.............یه آشنا ،سنگ صبور،یه کس میخوامدیگه دارم خفه میشم نفس میخوامآخه تنهام!آخه تنهام................توی دل صحرا،تو عمق دریا،روی سنگاپی تو میگشتم وندیدمت..................تو خط کتابا،توی تب وتاباپی تو میگشتم وندیدمتتا اینکه دونستم دنبال تو باید با چشمای دل میگشتم...........تو ای خدا جون!!!!!!!تو ای همه ی امید من!!!!!!!!!دنبال ساحل میگشتم.......آره دیگه دونستم که تو کس نیستی.......نفس نیستی........هوس نیستی..........همه جا هستی و هیچ جا نیستی..........رمز امیدی...........صبح سپیدی...........عشق و نویدی...........خدا جون!!!!!!!!!!زندونی دردم فقط تویی تو!کلید قفل این زندون.موضوع مطلب : پنج شنبه 90 اردیبهشت 22 :: 1:26 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
دلم برای خودم تنگ شده!به دلتنگیهایم دست نزن!دلم برای کودکیم تنگ شده!دلم برای بازی هفت سنگ و قایم باشک تنگ شده!دلم برای خاله بازی تنگ شده!دلم برای باغچه ی انار خونه مون تنگ شده!دلم برای راه رفتن روی دیوار کاهگلی باغ تنگ شده!دلم برای بالا رفتن از بلندترین شاخه ی ادرخت انار برای چیدن انار سر درختی تنگ شده!دلم برای نیشگون مامان بخاطر پاره شدن لباس نوم بعد از پایین اومدن از درخت تنگ شده!دلم برای قلعه سازی با آجر وزندونی شدن خودم داخلش تنگ شده!دلم برای آبتنی در حوض حیاط تو گرمای داغ تابستون کویر تنگ شده!دلم برای همبازیهایم .مریم ،معصومه،لیلا،رضا،جواد،محمد،روح اله،سمیه........تنگ شده!دلم برای اولین روز مدرسه تنگ شده!دلم برای سیلی ناحق معلم کلاس اول خانم خندان تنگ شده!دلم برای حیاط پر از گل محمدی مدرسه م تنگ شده!دلم برای وقتی که از دیوار کوتاه مدرسه با بچه ها رفتیم گل چیدیم تنگ شده!دلم برای مبصر بازی وگذاشتن علامت ضربدر برای بدهاد و بعلاوه برای خوبها تنگ شده!دلم برای اولین چادرم تنگ شده!دلم برای اولین نمازم تنگ شده!دلم برای اولین روزه تو گرمای نفس گیر تابستون تنگ شده!دلم برای شربت خاکشیر وهندوانه قاچ کرده افطار اون روزا تنگ شده!دلم برا عطر سجاده ی مادربزرگ تنگ شده!دلم برای دعای توسل سه شنبه ها وکمیل 5شنبه هام تنگ شده!دلم برای روزی که شناسنامه م رو عکس دار کردم تنگ شده!دلم برای 15 سالگی که اولین رای رو دادم تنگ شده!دلم برای قالیبافخونه تنگ شده!دلم برای سادگیهام تنگ شده!دلم برای بچگیهام تنگ شده!دلم برای خودم تنگ شده!به دلتنگیهایم دست نزن!موضوع مطلب : دوشنبه 90 اردیبهشت 12 :: 11:47 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
زندگی...........صحنه ی رنگین ریاست همه مشتاق به آن می نگریم. عاقبت از پس تقدیر چو باد،روزی از لاشه ی آن میگذریم زندگی خاطره ای بیش نبود بهرماجزغم وتشویش نبود به کدام خاطره اش خوش باشیم که کدام خاطره اش نیش نبود موضوع مطلب : یکشنبه 90 اردیبهشت 4 :: 12:10 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
عشق مثل یه گنجشک میمونهاگه سفت بگیریش میمیرهاگه شل بگیریش میپرهپس یه جور بگیر که تو دستات خوابش ببره موضوع مطلب : چهارشنبه 90 فروردین 31 :: 10:30 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
عشق مثل یه جنگه: شروعش آسونه پایانش مشکله وفراموش کردنش غیر ممکنه موضوع مطلب : یکشنبه 90 فروردین 21 :: 1:26 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
همیشه ماه را نشونه بگیر که اگه به خطا رفتی از میان ستارگان سر در آوریموضوع مطلب : |
درباره وبلاگ  زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست ودلم بس تنگ است.بیخیالی سپر هر درد است،باز هم میخندم،آنقدر میخندم که غم از روی رود منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 131005
|
